آقا محمد سجادآقا محمد سجاد، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره

قهرمان شکست ناپذير...

من محمدسجاد مکرمی هستم... یک قهرمان شکست ناپذیر...

ادب از که آموختي؟ از بي ادبان :)

سلام به همگي 176 يک شخصي هست که براي من و پسرم نظرات بي ادبانه و غير محترمانه ميگذاره. عزيزم... اين درست نيست با يک بچه ي معصوم اينطوري صحبت کنيد. بعدش هم، آدم ها عقايد مختلف دارند،​با هم مي تونند در مورد عقايدشون صحبت کنند. ناسزاگويي براي ناتوانانِ فهمي است. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مامان! من قول ميدم که خوب مطالعه کنم، خوب تحليل کنم و خوب با آدم ها ارتباط بگيرم و باهاشون حرف بزنم. همونکاري که پيامبر و امام هاي دوست داشتني ام انجام مي دادند. خدايا من را در اين راه ثابت قدم کن. Normal 0 false false false EN-US X-NONE ...
29 مرداد 1391

محمدسجاد در 5 روز مانده به 6 ماهگي!

سلام به همگي 175 مي شينم و شروع مي کنم به انجام کارهام. محمدسجاد رو ميگذارم روي زمينِ غلت زنيش، تا حسابي بازي کنه. سرم رو بالا ميارم و مي بينم، نيست! اولش دلهره مي گيرم! ميگم: خدايا يعني چي شد محمدسجاد؟! سرم رو ميچرخونم... چشمام رو مي گردونم اطراف خونه! يکهو مي بينم از زمين بازي ش اومده بيرون، رفته اووووووووووووووووه اون ور ديوار! گاهي هم زير پاي من! تمام مسير رو غلت زده. بلندميشم... ميرم بالاي سرش... ميخابه روي شکمش! دست و پاش رو هوا مي کنه و جيغ ذوقانه اي مي کشه که يعني مامان جون! حالا که ذوق مي کنم  بينمت، بغلم کن!! برِش مي گردونم به سمت خودم. چشماش برق مي زنه از خوشحالي. انگار فتحُ​الفتوح داشته! ...
28 مرداد 1391

بني آدم اعضاي يکديگرند

سلام به همگي 174 مامان جوني ها، اگر نمي تونيم لباس نو بخريم اما ميشه: لباس هاي خوبِ ني ني ها و لباس هاي خوب و در حدّنو و خيلي تميز زمستوني و ... خودمون يا همسرمون رو جمع کنيم واسه ي خاله هاي و ني ني هاي آذربايجان. ...
28 مرداد 1391

دلم برایشان لرزید...

سلام به همگی 172 انقدر برای دوستانم در آذربایجان غربی ناراحتم که حد نداره. به مامانم گفتم در کنار کمکهایی که دارن می کنند از طرف من هم - پول ها یا لباسهایی که دارم-  برای دوستام بفرستن. من اومدم به دنیا که به اینها کمک کنم. این تکلیف منه نسبت به بندگان خدا. من یک مسلمان هستم. خدایا کمکشون کن تا خیلی غصه نخورن و همه مثل این دوستم نجات پیدا کنن. ...
26 مرداد 1391

کودک فلسطینی خانه ندارد...

سلام به همگی 173 گنجشک خانه دارد پرستو خانه دارد ماهی هم خانه دارد ، دریا خانه اوست... ولی کودک فلسطینی خانه ندارد!!! دلم برای کودکان فلسطینی هم می تپد... مامان! خواهش می کنم فردا من را با خودت به راهپیمایی ببر... رفتن من شاید تک آجری باشد تا خانه ای بسازیم برای او. ...
26 مرداد 1391

مش محمدسجاد

سلام به همگی 171 برای اولین بار بابا و مامانم من را با خودشان بردند به شهرِ مهربانی ها... شهری که وقتی در آن نفس می کشیدم انگار عطر سیب همه ی وجودم را در بر می گرفت. خیلی عالی بود. توی صحن های حرم روی فرش ها غلت می زدم. از آب گوارای آنجا می نوشیدم(البته مامانم نمیذاشت زیاد بخورم انگشتش رو خیس می کرد و می کرد در دهانم ) مامان و بابام خیلی خوشحال بودن که من رو آوردن اینجا و چپ و راست از من عکس می گرفتند، فارغ از اینکه بدونن: من قبلا با امام رضا دوست بودم. یعنی قبل از اینکه بیام وارد دنیا بشم. برای همه دوستام که باهم بدنیا اومدیم هم دعا کردم. و همچنین همه اونایی که با هم بدنیا نیومدیم. امیدوارم آثار این...
25 مرداد 1391

شب قدر.

سلام به همگی ١٧٠ شب قدر بر اساس طلب آدما تقدیر براشون نوشته میشه. واسه همینه که خوندن جوشن کبیر سفارش شده. چون دونستن و علم به صفات خدا، طلب رو در انسان مضاعف می کنه. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به هر حال یک چیزای دیگه ای هم در  این عالم وجود داره دیگه که اعتقاد داشتن بهشون زندگی انسان رو به جاهای خوبی وصل می کنه. داستانش مثل رفقای نی نی ها هستن. ملائکه رو میگم. همون هایی که هم محافظت می کنند از نی نی ها. هم نی نی ها وقتی بهشون نگاه می کنند می خندند .(البته تا قبل از مرحله ی تکلم-قبلا در موردش توضیح آورده شده) ...
18 مرداد 1391

زمینِ غلت زنی...

سلام به همگی 16٩ یک پتوی بزرگ و نرم پهن کردم وسط خونه، یک ملافه ی روشن و تمیز هم انداختم روش. 1 این پسر راحت می تونه از این طرفش بره به اون طرفش. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1. روشن بودنش مهمه، مویی، پرزی، کثیفی ای، حشره ای  و ... باشه خوب دیده میشه. ...
15 مرداد 1391

60 ضرب در 2

سلام به همگی 167 ای بابا! پسر جون! دیدی مامان و بابا، هیچی بهت نگفتن و راحت واسه ی خودت انگشت شصتت رو خوردی. نوش جونت عزیزم. اما دیگه خودت هم یه ذره مراعات کن مادر جون! دیگه 2 تا انگشت 60 تو دهن کردن رو از کجا اختراع کردی!!!!!! چطوری جا می شن دو تاش توی دهن غنچه ت مامان؟! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ * دو سه روزیه آقا پسر، دو تا انگشت 60 دستاش رو می کنه در دهانِ مبارک و حالا نخور کی بخور! ** نوش جونت مامان ، به قول رفیقت، از انگشتاش آرامش می گیره. ...
14 مرداد 1391